در جریان سفر آقای روحانی به نیویورک بود که یک خبر رسانه ها را شوکه کرد و آن اینکه آقای روحانی با اوباما تماس تلفنی داشت و حدود 2 دقیقه بعد از این تماس بود که اوباما با ژستی سرشاز از پیروزی و موفقیت پشت تریبون رفت و در کنفرانسی مطبوعاتی که از قبل تدارک آن دیده شده بود این خبر را رسانه ای کرد تا اینجای کار را به فال نیک می گیریم (هرچند انتقاد هایی در این مورد هست همانطور که خود آقای ظریف در این خصوص گفتند که این تماس ناصحیح بوده) اما موج خبری بعدی را خانم سوزان رایس به راه انداخت و آن یک جمله بود: "این تماس به درخواست طرف ایرانی برقرار شده است" جمله ای که در شبکه عظیم رسانه ای صهیونیستی غرب مکرر تکرار شد و بدل به سونامی تبلیغاتی علیه ملت ایران گردید. البته طرف ایرانی نیز سعی کرد با استفاده از صدا و سیمای جمهوری اسلامی و نیز برخی اعتراض های اندک در عرصه بین الملل به این اقدام (که دولت آن را غلط می خواند) اعتراض کنند اما کار از کار گذشته بود و افکار عمومی همه دنیا ایران را در موضع ضعف پنداشتند و این اولین خیانت آمریکا در حق این دولت (اعتدال) بود. بنده امید داشتم که دولت مردان از این خیانت درس بگیرند و دیگر به این استعمار گران اعتماد نکنند اما صد افسوس که با دیگر اعتماد کردند و در جریان مذاکرات پیشنهاد دادند و پذیرفتند که مذاکرات محرمانه باشد حال آنکه با گذشت اندک زمانی محتوای مذاکرات از طریق همان ها که قول محرمانه بودن داده بودند به اطلاع سران رژیم صهیونیستی رسیده و ایشان نیز در دشمنی آشکار محتوای مذاکرات را با رنگ و لعابی که دوست داشتند و تفسیر و توضیحات خودشان منتشر کردند و دوباره این ایران بود که در این جنگ رسانه ای شکست خورد و از اعتماد بیجایش به این روباه صفتان صدمه دید
حال سوال اصلی اینجاست که آیا باز هم قرار است به کشور هایی که بار ها طی تاریخ بی اعتماد جلوه کرده اند و لااقل دوبار طی چند روز گذشته در حق دولت تدبیر و امید خیانت کرده اند؛ اعتماد کنیم؟ هزینه این اعتماد های بیجا را چه کسی باید بدهد؟ و ده ها سوال دیگر
اما از آنجا که حسن ظن به دولت داریم یک حدیث را به ایشان هدیه می کنیم و آن اینکه
مومن از یک سوراخ دو بار نیش نمیخورد